ابزار مترجم
سروش - اندیشه نو
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 سروش - اندیشه نو

محرم

جمعه 88 دی 4 ساعت 3:11 عصر


با ماسخن از جنت وفردوس نگویید       ما ساکن میخانه دربار حسینیم

گیرم که بود عشق حسین جرم دل ما         غم نیست که ما میثم تمار حسینیم 

فردا که همه درصف محشر بخروشند      ماسینه زنان گرد علمدار حسینم

سلام دوستان . درمطلب بعدی تصمین دارم از خاطره یک جاسوس دولت انگلیس برایتان بگویم . مستر همفر جاسوس انگلیسی ازنحوه نفوذ خود و کشورش در کشورهای اسلامی و بین قشر مذهبی وروحانی می گوید که چگونه موفق شده فرقه انحرافی در دین اسلام ایجاد کند.اگر آنها درچندسال پیشچنین برنامه هایی برای کشورهای اسلامی داشته اند، باید دید که چه طرح وبرنامه ای دارند. به همین خاطراست که باید مواظب تحصیل کرده های انگلیس و امریکا باید بود

 


نوشته شده توسط : سروش

نظرات ديگران [ نظر]


انگلیس و ایران

سه شنبه 88 دی 1 ساعت 6:15 عصر

سلام دوستان

 

ایا می دانید شعار اصلی و کلیدی انگلیس ها این است: تفرقه بینداز و حکومت کن

@ سابقه دخالت انگلیس ها در ایران بیش از 100 است.اگرنگوئیم انگلیس در به حکومت رسیدن خاندان منحوس قاچار نقش داشته است یقینا در سرنگونی آنها ایفای نقش نموده است. همچنین در به حکومت رساندن رضا خان و همچنین در سرنگونی او و به سلطنت رساندن محمد رضا نقش اصلی را ایفاء نموده است. از مواردی مثل تملک نفت وبهره برداری طولانی از صنعت نفت و اشغال جنوب ایران هم می گذریم.

لطفا دقت کنید و رابطه را پیدا کنید.

@کشمیری( عامل انفجار نخست وزیری و قاتل شهید رجایی وباهنر) قبل از انقلاب درانگلستان تحصیل کرده و در تهران مدیر عامل یک شرکت انگلیسی بوده وبعد از انقلاب هم درجاهای حساسی مسئولیت داشته از جمله نخست وزیری.

@به گفته یکی از مسئولین، قبل از انتخابات رفت وآمدهای غیر عادی وزیاد بین تهران و لندن انجام گرفته است به گونه ای مسئولین هواپیمایی مجبور شده اند تعداد پروازهای تهران لندن را افزایش دهند.

@دخالت مستقیم سفارتخانه انگلیس در تهران و دستور به کارمندان آن برای ایجاد آشوب وارتباط با ستاد انتخاباتی سران فتنه.

@پناهنده شدن شاهد عینی ترور آقاسلطانی به انگلیس و راه اندازی بورسیه تحصیلی مربوطه در انگلیس.

@مسافرت یکی از محرکین اصلی  قبل وبعد از انتخابات (فرزند آقازاده)،یکی دو روز بعد از انتخابات به انگلیس و حضور پررنگ او در اغتشاشات و دستگیری وی . بعد از آزادی هم در اغتشاشات دانشگاه حضور داشت. شاید برای خرید ساندویچ به دانشگاه رفته بوده.

@رفتن یکی از عوامل اصلی اغتشاشات به انگلیس برای ادامه تحصیل به گفته پدرش.

@سلمان رشدی همان کسی که امام خمینی بدلیل اهانت به پیامبر اسلام(ص)، حکم قتلش را صادر کرد تحت حمایت و سرپرستی انگلیس است.

@ایجاد فرقه منحرف و ذاله بهائیت در ایران و وهابیت در عربستان توسط استعمارگر پیر انگلیس جهت تفرقه در بین مسلمین.

آیا انگلیس دوست ملت ایران بوده و روابط گسترده خصوصا در زمینه فرهنگی وعلمی به نفع ایران بوده است؟

آیا توصیه امام درمورد اعزام دانشجو به خارج از کشور این بود که بورسیه های تحصیلی مسئولین و فرزندانشان به کشورهای امریکا و انگلیس باشد که دشمن ملت ایران هستند ؟

حال خود قضاوت کنید.

 

 روزنامه ایران 1/10/88:  تحصیل 286 نفر از آقازاده‌ها در لندن

خبر اول این که یک عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس با اشاره به اظهارات رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در دانشگاه مشهد درخصوص تحصیل فرزندش در انگلیس گفته: تمام مشکلات ما در لندن است، زیرا حدود 286 نفر از آقازاده‌ها و فرزندان مسئولین در لندن تحصیل می‌کنند که بنابراین شعار مرگ بر انگلیس از زبان آنها قلابی است. محمد کریم عابدی با بیان این که‌ هاشمی باید تجدیدنظر اساسی در مسائل رفتاری، خانوادگی و سیاسی خود داشته باشد، تأکیدکرده: آقایان باید آقازاده‌های خود را به دانشگاه‌های عالی کشور برگردانند چرا که علوم آنها در جهت مشکل‌آفرینی است.


نوشته شده توسط : سروش

نظرات ديگران [ نظر]


سئوال

جمعه 88 آذر 27 ساعت 2:3 عصر

سلام دوستان .

سئوال مهم برای دوستان : آیا می شود یک شخص را مساوی کل یک مجموعه قرار داد؟

یا به عبارتی می شود گفت اگر به یک شخص به خاطر لغزش هایشی ایرادی گرفته شد به این معنی است که به کل آن مجموعه که ایشان عضوی از آن است،ایراد گرفته شده و هدف منتقدین حذف کل مجموعه است؟.

مدتی است که دفتر آقای هاشمی رفسنجانی این ترفند را در پیش گرفته است و هرگاه که به عملکرد ایشان و خاندان وی درقبال ناآرامی های اخیر ایرادی گرفته می شود، دفترهاشمی فریاد وای روحانیت را می خواهند حذف کنند. وای روحانیت را می خواهند منزوی گنند و ای داد روحانیت را می خواهند کناربگذارند، سر می دهند و خود را پشت این شعارمخفی می کنند تا نقش هاشمی و خانواده او را در تحریک و بروز اغتشاشات اخیرو همچنین فسادهای مالی آنها را کم رنگ جلوه دهند.

آیا هاشمی رفسنجانی = روحانیت است؟


نوشته شده توسط : سروش

نظرات ديگران [ نظر]


خشم و پرخاشگری انسان

دوشنبه 88 آذر 23 ساعت 10:21 عصر

سلام دوستان . باعرض تسلیت به مناسبت حتک حرمت به تمثال امام خمینی (ر). امروز می خواهم در باره یکی از ویژگی های انسان (خشم و پرخاشگری) برایتان مطب بنوسیم .

برای پی بردن به علت رفتار آدمی باید انگیزها، هیجان ها ، ادراکات وسیستم شناختی او مورد مطالعه قرارگیرد. انگییره ها انسان شامل انگیزه های زیستی(انگیزه گرسنگی- تشنگی جنسی اجتناب از درد- مادری)، انگیزهای اجتماعی(انگیزه پیشرفت- پیوند جویی- قدرت طلبی- پرخاشگری)، انگیزهای دانستن واثربخش بودن(انگیزه کاوش و جستجو- اثربخش بودن ومفید بودن - خودشکوفایی)،  می باشد. هیجان ها شامل( هیجان شادی- غم- ترس- تعجب - رغبت- شگفتی - مجذوب شدن-کمرویی وخجالت زده ) است. در مورد ادراکات نیز باید به حواس پنچ گانه انسان اشاره کرد ، که کلیه محرک های وارده به انسان را شامل می شود. سیستم شناختی انسان نیز شامل تعبیر وتفسیر، تفکر، استنتاج، قضاوت ، تخیلل و مواردی این چنین می باشد.

انگیزه ها، هیجانات و ادراکات بین انسان وحیوان ازنظر شکلی مشترک بوده، ولی از نظر محتوایی متفاوت می باشد. علت تفاوت هم به ساختار مغز انسان و حیوان بر می گردد. ساختار مغز در هردو رده شامل مغز پائینی(بصل النخاع- مخچه و پایه مغز ) ُ، مغز میانی شامل(دستگاه کناری وقسمت های مربوطه وپل مغزی)، و مغز بالایی( کرتکس مغز یا همان سلولهای خاکستری) می باشد.

قسمت های مغز در انسان و حیوان متفاوت بوده و برخی گسترده تر و برخی محدود تر می باشد. این تفاوت در هرس سه قسمت مغز مشهود است. به عنوان مثال مخچه درحیوانات پیشرفته تر از انسان است وعلت رفتارهای پیچیده و ظریف حیوانات همین است. یا قسمت کرتکس مغز حیوانات رشد نایافته تر از انسان است و کرتکس مغز انسان بسیار متکامل تربوده است . درهمین قسمت کرتکس مغز، در حیوانات قسمت های مربوط به حواس پنچگانه بسیار وسیع بوده ولی در انسان درمقایسه با حیوانات بسیارکم است، و علت توانمند تر بودن حواس شنوایی،بینایی ،بویایی وچشایی حیوانات همین است.

مغز میانی یا دستگاه کناری مرکز کنترل احساسات،عواطف،هیجانها وغرائز می باشد.یکی از هیجانات مشترک بین انسان وحیوان خشم است. حیوانات درهنگام تهدید و مقابله با دشمن، هنگام شکار وتهیه غذا یا برای انتخاب جفت دچار خشم می شوند. درغیر این صورت حیوانات بندرت خشمگین شده مگر آنکه ازلحاظ مغزی دچارآسیب دیدگی شده باشند وقسمت هایی از مغز میانی آنها آسیب دیده باشد. تحریک نقاطی خاص مغز میانی منجر به آرامش و رام شدن یا خشم وحمله ورشدن حیوان می شود.محققین از طریق کاشتن الکترود در هیوتالاموس و تحریک قسمت های مخلف آن این مطلب را اثبات نموده اند.

خشم و پرخاشگری در انسان تفاوت اساسی با حیوان دارد. علت اصلی این تفاوت در متکامل تر بودن مغز انسان و برخورداری از قوه عقل و شعور است که خداوند متعال به انسان ارزانی نموده است. روان شناسان طی مطالعات گسترده بر روی عواطف وهیجانات انسان خصوصا پرخاشگری نظریه های متعددی ارائه نموده اند.

قبل از وارد شدن به مبحث نظریه ها ابتدا تعریف پرخاشگری را مطرح می کنیم. روان شناسان پرخاشگری را به دو نوع تقسیم نموده اند:   1 پرخاشگری وسیله ای.     2- پرخاشگری خصمانه. پرخاشگری خصمانه هدف آن آسیب رساندن و صدمه زدن به دیگری است (عملیات گروهای تروریستی داخل و خارج از کشور از این نوع پرخاشگری است). ولی از پرخاشگر وسیله ای به عنوان روشی برای ارضای سایر انگیزه ها استفاده می شود. مثلا شخصی ممکن است از تهدید استفاده کند تا دیگران را به انجام خواسته های خود وا دار نماید(آشوب های خیابانی اصلاح طلبان نیز از این نوع است).

نظریه های پرخاشگری:

1-نظریه های روانکاوی: از طرف داران عمده این نظریه می توان به فروید و لورنز اشاره کرد. آنها معتقد اند که پرخاشگری جزئی از (طبیعت انسان حیوان خو است). به عبارت دیگر آنها معتقد اند که انسان ها در غریزه ی پرخاش گری با حیوانات رده ی پایین شریک اند از این رو گفته می شود که پرخاشکری آدمی یک رفتارویژه نوع است. مفهوم ذهنی این نظریه آن است که چون ما طبیعتا موجودات پرخاشگری هستیم پس زد و خورد ، جنگ و تخریب بخش عمده ای از تاریخ آدمی در روی سیاره زمین بوده است و ادامه خواد داشت  .

2-نظریه ی رفتار گرا ها: طرفداران این نظریه مغز کودک را همچون لوح سفیدی می دانند . که در ابتدا خالی است ولی به تدریج یاد گیری ها و تجربیات وی از طریق دو فرایند شرطی شدن کلاسیک و شرطی شدن وسیله ای صورت میگیرد.واتسون و اسکینر از طرف داران این نظریه هستند و معتقد اند پرخاشگری همچون سایر رفتار های انسان آموخته می شود .

3-نظریه ی یاد گیری اجتماعی: در نظریه ی یادگیری اجتماعی نقش تقلید از رفتار دیگران(سرمشق گیری) به عنوان علت پرخاشگری مورد تاکید قرار می گیرد.البرت بندورا از طرفداران این نظریه است . یادگیر خشونت و پرخاتشگری ازطریق تلویزون، سینما، اینترنت ،بازی های رایانه ای و ... است.تحقیقات بندورا بر روی گروه های دانش آموز معیید این مطلب است.

4--نظریه ی شناختی رفتاری(علل محیطی و اجتماعی پرخاشگری آدمی): در این نظریه ناکامی را یکی از علل پرخاشگری می دانندتا جایی که فرظیه ای موسوم به ناکامی پرخاشگری را مطرح می نمایند. این نظریه بیان گر این است که ناکامی همیشه به رفتار پرخاشگرانه می انجامد و تمام رفتار های پرخاشگرانه معلول ناکامی هستند.از طرف داران این نظریه می توان به دالر و همکاران اشاره کرد.اما این فرظیه همیشه صادق نیست و به آسانی می تونیم استثنا هایی برای این فرظیه پیدا کنیم. به عنوان مثال واکنش مردم به ناکامی می تواند به صورت کناره گیری از موقعیت ، ترک کردن، مصرف الکل و مواد مخدر یا در یک ملاحظه ی مثبت تر به صورت افزایش تلاش برای غلبه بر ناکامی باشد.  این که ناکامی به پرخاشگری بیانجامد یا نه به نظر میرسد به دو عامل وابسته است 1.شدت ناکامی2. ادراک فرد.

یکی دیگر از علت های اجتماعی مهم پرخاشگری آدمی در این نظریه پیروی فرد از مافق است.  که دستور می دهند نسبت به دیگران پرخاشگری کنیم.(گشتار غیر نظامیان در جنگ ها توسط نظامیانی که به دستور مافق خود عمل میکنند. به عنوان مثال کشتارمردم مظلوم لبنان و فلسطین وغزه توسط نظامیان اسرائیل یا کشتار هموطنانمان در جنگ تحمیلی توسط نظامیان صدام از طریق پرتاب موشک به شهرها ، بمباران شهرها با بمب های شیمایی و معمولی یا پرتاب بمب اتم توسط خلبان امریکایی روی ژاپن )

5-نظریه شناخت گرایان : این نظریه، علت پرخاشگری را مربوط به محرک های محیطی نمی داند، بلکه معتقد است که علت اصلی پردازش های شناختی افراد است که منجر به رفتارپرخاشگرانه می شود. به عنوان مثال وضعیتی را درنظر بگیرید که دریک روزبارانی چندین نفرکنار خیابان منتظر تاکسی ایستاده اند، در آن لحظه ماشین با سرعت زیاد از جلوی آنها رد شود و آب باران را به سر ولباس آنها بپاشد. عکس العمل و شدت ناراحتی همه آنها یکسان نبوده بطوری که ممکن شخصی از بین این افراد درصورت دسترسی به راننده ماشین با او دعوا و کتک کاری نماید . ولی دیگری با چند ناسزا گفتن به دنبال کارخود برود. حتی ممکن است در بین آن جمع کسی هم پیدا شود که اصلا اعتراض جدی هم نمایید. علت تمام این رفتارها کوناکون پردازش ، تعبیر وتفسیر و نتیجه گیری متفاوت باشد که منجر به رفتارهای متفاوت خواهد شد. از طرفداران این نظریه به آلبرت آلیس، دیوید برونز ،اریک برن و بک می توان اشاره نمود. به جزء َمواردی که اشاره شد موارد دیگری هست که می تواند باعث پرخاشگری در انسان شود مانند آسیب دیدگی مغز براثر تروما- اعتیاد و مصرف مواد محرک و توهم زاء و...

اگر با نگاه دینی و اسلامی به انسان بنگریم، می توان از پرخاشگری به عنوان نیروی ذاتی و غریزی انسان نام برد. در قرآن کریم چند جا از پرخاشگری و خشم وخونریزی به عنوان نیروی غریزی انسان نام برده شده است.  درسوره بقره آیه 36 درمورد فریب خوردن انسان توسط شیطان آورده است ( پس شیطان آدم و حوا را به لغزش افکند تا ازدرخت خوردند....... پس گفتیم که از بهشت فرود آیید که برخی از شما برخی را دشمنید وشما را در زمین تا روز مرگ قرار و آرامگاه خواهد بود). درسوره  بقره،آیه30 آن موقعی که خداوند تصمیم خود را برای خلقت انسان به ملائکه اعلام نمود، ملائکه گفتند آیا می خواهی کسانی را بگماری که در زمین فساد می کنند وخونها می ریزند و حال آنکه ما خود تورا تسبیح می کنیم . یا در سوره مائده آیه 27 تا 30 داستان کشتن هابیل توسط قابیل آورده شده است(قابیل به برادرش هابیل گفت من تورا البته خواهم گشت. فابیل گفت مرا گناهی نیست که خدا قربانی متقیان را خواهد پذیرفت).

بد نیست بدانیم که درطی 5600 سال تاریخ مدون انسان 14600 جنگ تا سال 1975 وجود دارد. 

 

  

 

                            

 


نوشته شده توسط : سروش

نظرات ديگران [ نظر]


امریکا و اصلاح طلبان

جمعه 88 آذر 20 ساعت 10:46 عصر

سلام دوستان. قابل توجه اصلاحاتی امریکایی . منبع خبر سایت رجانیوز

اوباما پس از شکست پروژه روز دانشجو:
به عزت خاموش اصلاح‌طلبان در خیابان‌های تهران گواهی می‌دهم


تنها چند روز پس از شکست پروژه اصلاح طلبان در روز دانشجو، حامیان غربی این جریان به کمک اصلاح طلبان آمدند، تا به بهانه اهدای جایزه صلح نوبل به اوباما، شوک وارد شده به یاران خود در ایران را جبران کنند.

به گزارش رجانیوز، خبرگزاری فرانسه از اسلو گزارش داد‏، که باراک اوباما رییس جمهوری آمریکا روز پنجشنبه طی سخنانی در مراسم دریافت جایزه صلح نوبل که کاخ سفید پیشاپیش گزیده آن را منتشر کرد، از تظاهرکنندگان ایرانی ستایش نموده است.

خبرگزاری فرانسه افزود‏:‏ اوباما گفت که آمریکا همیشه در کنار کسانی که به دنبال آزادی هستند خواهد ایستاد، از جمله در ایران، میانمار و زیمبابوه‏.‏

وی گفت‏:‏ ما به عزت خاموش اصلاح طلبانی همچون آنگ سانگ سو کی، شجاعت زیمبابوه ای هایی که رای خود را در مقابل ضرب و جرح به صندوق انداختند و صدها هزار نفری که ساکت در خیابان های تهران راهپیمایی کرده اند ، گواهی می دهیم‏.‏

وی اضافه کرد‏:‏ این مسوولیت تمام مردم و ملت های آزاد است که برای این جنبش ها روشن سازند که امید و تاریخ در کنار آنها است‏.‏


نوشته شده توسط : سروش

نظرات ديگران [ نظر]


این حسین کیست؟

چهارشنبه 88 آذر 18 ساعت 2:34 عصر

سلام دوستان

مدتی است که بعضی ها شعار( یا حسین) سر می دهند وبرای رسیدن به اهداف خود از حسین کمک می خواهند. اگر دوستان اصلاح طلب از رهبران کنونی خود ناامید شده باشند و پیرو بزرگترین رهبر اصلاح طلب جهان(حسین بن علی) شده باشند، جای بسی امیدواری و خوشحالی است. امام حسین (ع) دروصیت نامه خود یکی از علل قیام خود را اصلاح دین جدش می داند. در روزگار امام حسین،باوجودیکه هنوز زمان زیادی از ظهوراسلام نگذشته بود،سیره و روش پیامبر توسط بنی امیه تغییر کرده و جانشینی رسول خدا تبدیل به سلطنت شده بود. فاسدترین افراد بجای صالح ترین افراد بر مسلمین حاکم شده بودند. تجمل گرایی، زندگی اشرافی، افتخارکردن به اصل ونسب،قوم گرایی و خویشاوند گرایی ، پول پرستی وثروت اندوزی ملاک های ارزیابی افرادشده بود، و بجای اصل قرآنی (اکرم کم عندا.. اتقاکم) را گرفته بود. درچنین شرایطی نیاز به اصلاحات اساسی بود که توسط حسین بن علی انجام شد. درسهایی که باید از قیام امام حسین باید گرفت عبارت است از:

کفرستیزی - ظلم ستیزی -طاغوت ستیزی - دیکتاتور ستیزی- عدالت خواهی - آزادیخواهی ودفاع ازکرامت انسانی - حق طلبی - نفی ارزش های غیر الهی -دفاع از اسلام ناب محمدی ومبارزه با اسلام اموی- دفاع از مظلوم- سرمشق دهی در زمینه های (آزاد زیستن ونرفتن زیر پرچم طاغوت- حریت - شهادت طلبی درراه خدا و افتخار نمودن به آن - ایثارنمودن جان ومال خود و بستگان در راه خدا - اعتقاد راستین به خدا و رسالت پیامبر و احکام اسلامی - تلاش جهت برپایی حکومت اسلامی- اصلاح مسیر انحرافی به مسیر اسلام ناب محمدی- برپا داشتن شعاعر الهی خصوصا نماز حتی در ظهر روز عاشورا) اگرآقایان به ظاهر اصلاح طلب خواهان چنین اصلاحاتی هستند و منظورشان از حسین (حسین بن علی ) است، که بسیار عالی بوده و مشکی نخواهد بود؟

اما گفتار، اعمال و رفتار آنها غیر از این مشاهده می شود و برادشت بنده چنین است که دقیقا خواسته هایی عکس این خواسته ها دارند. عملکرد حضرات نشان می دهد که احتمالا منظور آنها از (حسین) نه حسین بن علی(ع)، بلکه حسین باراک اوباما است. انتظار آنها از اوباما این است که مستقیما دخالت کند و به فریاد رهبران ورشکسته آنها برسد .

با توجه به همه شواهد چنین به نظر می رسد که اصلاح طلبان هم اکنون در زمینه های ایدئولوژی و استراتژی خود نیاز به اصلاحات دارندو باید با پیروی از بزرگترین مصلح جهانی (حسین بن علی) دست به اصلاح خود بزنند. به قول دکتر شریعتی( بازگشت به خویشتن نمایند)، و اول فکر خود، سپس پیروان خود را اصلاح نمایند.


نوشته شده توسط : سروش

نظرات ديگران [ نظر]


اگر امام زنده بود قسمت دوم

یکشنبه 88 آذر 15 ساعت 12:28 صبح

دوستان سلام . عید سعید غدیر، عید ولایت و امامت بر همه شما مبارک باد 

نام علی: هدایت    درس علی: عدالت   راه علی: سعادت  حب علی: لیاقت    عشق علی:شهادت  ذکر علی:عبادت   عید علی:مبارک

 

قسمت دوم مطب (اگر امام زنده بود) را خدمت شما عزیزان عرضه می دارم. 

همه ما به یاد داریم در روزگاری نه جندان دور سران دو قوه (اجرایی و مقننه) در دوره اصلاحات مبالغ کلانی را از یک مفسد اقتصادی که هم اکنون در زندان به سر می برد دریافت نمودنندو لابد از وی هم سئوال نکردند که این پولها بابت چیست؟ راستی اگر امام زنده بود و درزمان وی این اتفاقات می افتد، باز امام آنها را از خود می دانست و به عنوان یار و همراه خود از آنها تجلیل می کرد یا با آنها برخورد انقلابی می نمود؟

اگر امام زنده بود و شاهد می بودم که با پول و بودجه بیت المال مسئولین نظام اسلامی  دردوره اصلاحات بر علیه نظام اسلامی و تغییر محتوای آن و حذف اسلام و فرهنگ اسلامی تمام قد قیام کرده اند چه واکنشی نشان می داد؟ آیا آنها را از دوستان و پیروان و همراهان خود می دانست یا در نقطه مقابل خود می دید، زیرا خود بنیانگذار این نطام بود.

اگر امام زنده بود آیا مسئولین نظام(در دوره سازندگی و دوره اصلاحات) را که از مردم و انقلاب و اسلام و هرهنگ ناب اسلامی فاصله گرفته بودنند و به دنبال زندگی اشرافی وطبقاتی و طایفه گرایی و فامیل گرایی رفته بودنند را تایید و حمایت می کرد یا با آنها بر خورد عتاب آمیز و قهر آلوده می نمود؟ 

اگر امام زنده بود ، با افرادی که کسوت روحانیت و مسئولین نظام با خانمها و دخترکان بد حجاب جلسه دوستانه بر پا می نمودند و در جلسات دور از جشم مردم با آنها دست می دادند و با آنها خوش و بیش می کردند، چگونه بر خورد می کرد؟

آیا افرادی که در مقابل نظام اسلامی (که یادگار امام راحل است) ایستاده اند و باعث دلگرمی و امبدواری دشمنان قسم خورده این ملت و نظام و انقلاب، شده اند می توانند خود را پیرو و درخط و یار امام بنامند؟ به نظر شما اگر امام زنده بود برخورد امام با این افراد چگونه بود؟

اگر امام زنده بود و آن نماز جمعه کذایی با آن نماز گذاران کذایی را می دید با خطیب و  شرکت کننده چگونه برخورد می کرد؟

آیا اگر امام زنده بود و مشاهده می نمود که روز قدسی که خود بنیانگذار آن بوده و بر علیه اسرائیل جنایتکار در سراسر جهان سامندهی کرده؛ اکنون توسط افرادی که خود را پیروان راستینش می دانند، به بیراه رفته و بجای شعار مرگ بر اسرائیل و مرگ بر امریکا شعار( نه غزه و نه لبنان سر می دهند)، به نظر شما امام با یاران وفاد دار و دو آتشه خود چگونه بر خورد می کرد؟

اگر امام زنده بود و در ماه مبارک رمضان مشاهده می نمود که افرادی تحت عنوان حمایت از خط امام آشکارا  تظاهر به روزه خواری می کنند، به نظر شما امام چه جکمی برای آنها صادر می فرمود(در صورتیکه سران آنها که مدعیان واقعی خظ امام هستند، تاکنون هیچ یک از این حرکات را محکوم هم نکرده اند).

به نظر شما آنهایی که با آبروی نظام اسلامی که دستاورد هزاران شهید،مفقود، جانباز و آزاده سرافراز است ، بازی کرده و می کنند و خود را یار امام می نماند ، آیا واقعا در خط امام هستند؟ اگر امام زنده بود به این یاران افتخار می کرد یا از آنها تبری می جست؟

امام که تا زنده بود هیچ برای خود نمی خواست و هیچ حقی برای خود قائل نمی شد و طی مدت رهبری خود هیچگاه منتی سر مردم و انقلاب نگذاشت وهمواره خود را خادم مردم معرفی می کرد، اگر زنده بود و می دید عده ای تحت این عنوان که ما برای پیروزی انقلاب زحمت کشیده ایم و گردن انقلاب و مردم حق داریم و باید ما و خاندانمان مسئولیت داشته باشیم، به نظر شما با این عده چگونه رفتار می کرد؟ آیا این گروه را یار و پیرو خود می دانست؟

بر خورد امام باکسانی  که در اوایل انقلاب می گفتند ما قانون را قبول نداریم چگونه بود. جمله معروف امام خطاب به این افراد این بود (شما غلط می کنید قانون را قبول ندارید، قانون شما را قبول ندارد) . حال عده ای تحت عنوان یار امام، نخست وزیر امام و ... می گویند ما قانون اساس را قبول نداریم . به نظر شما اگر امام زنده بود به آنها چه می گفت؟

و اما در آخر امام همیشه روحانیت را به زی طلبکی توصیه می فرمود. آیا زندگی کردن در کاخ ها ، داشتن زندگی اشرافی و رواج تجمل گرایی، خرید هواپیمای اختصاصی میلیاردی با پول این ملت،زمینه سازی برای خاندان و فامیل و دوستان جهت تصاحب و دست اندازی به بیت المال و، بردن دست جمعی فامیل و اقوام و دوستان به مسافرت ها ی خارجی با پول این مردم که عده ای از آنها در ادره زندگی عادی خود مانده ا ند و ........ آیا این زندگی طلبکی و داشتن زی طلبکی است که امام فرمود و تا زنده بود  این گونه زندگی کرد؟

اگر بخواهم باز هم از خصوصیات به اصطلاح  یاران و پیروان خط امام  بگویم مثنوی هفتاد من خواهد شد.

دوستان حال خود مقایسه کنید و ببینید که افراد چگونه عمل می کنند و چه می گویند.  هستند افرادی که علی گونه و حسین گونه سخن می گویند ولی معاویه گونه و یزید گونه عمل می کنند.

جمله معروف امام ، قرین به این مضمون (ملاک حال فعلی افراد است نه گذشته آنها)     

   


نوشته شده توسط : سروش

نظرات ديگران [ نظر]


اگر امام زنده بود؟

دوشنبه 88 آذر 9 ساعت 4:39 عصر

موضوع : اگر امام زنده بود. قسمت 1

سلام دوستان . مدتی است موضوعی ذهن مرا به خود مشغول نموده، وآن این است که دردوطیف ودوجناح سیاسی (اصلاح طلب و اصول لگرا) عده ای خود را یار امام ،شاگرد امام، درخط امام،نخست وزیر امام ، نزدیکان امام مقلد امام ، پیرو امام و..... می داند و هرکدام دیگری را به عدول از خط امام متهم می کندوخود را حق ودیگری را ناحق می داند. چنان جو غبارآلود شده که تشخیص برای عده ای که آن دوران را ندیده و یا درآن دوران دور ازمسائل بوده اند ،بسیار سخت شده است.اینجا است که بصیرت و آگاهی لازم است تا راه درست را ازنادرست تشخیص داده شود و انسان خواسته یا ناخواسته در راهی قدم ننهد که ظاهر حق و خدایی دارد ولی باطن شیطانی.

دوستان من و هم سالان من دوران قبل از انقلاب و پیرورزی انقلاب و دوران جنگ تحمیلی را دیده و هزاران بارپیام و صدای امام را شنیده و تقریبا با روحیات امام آشنایی داشته و دارند و نیازاگر هم نداشته باشند صحیفه نورموجود است و می توان به آن مراجع نمود و از خط امام آگاه شد. حال این فرض را مطرح می کنم که اگر امام طی این مدت بیست سال گذشته زنده بود درمقابل حوادث گوناگون چه واکنشی نشان می داد؟ به مثالهای زیر توجه نماید

زندگی ساده امام زبان زد همه حتی دشمنان او بود، اگر امام زنده بود در مقابل زندگی اشرافی مسئولین درجه یک کشورو کاخ نشین شدن آنها، حیف ومیل ودست اندازای به بیت المال توسط خانواده مسئولین دولت سازندگی و اصلاحات چه واکنشی نشان می داد؟

امام همواره به مسئولین وقت توسیه می نمود به ضعفای جامعه توجه شود تا مبادا فاصله غنی وفقیردرجامعه اسلامی زیاد گردد .اگر امام زنده بود درمقابل مواضع عده ای که معتقد بودند برای تعدیل اقتصادی عده ای از ضعیف های جامعه باید زیر چرخ تعدیل له شوند چه واکنشی نشان می داد؟

بارها امام گفت :من یک موی کوخ نشینان را به همه ی کاخ نشینان نمی دهم. اگر امام زنده بود، با گسترش فرهنگ کاخ نشینی وتجمل گرایی و اشرافی گری توسط مسئولین رده بالای دوره سازندگی و اصلاحات چگونه برخورد می کرد؟

یکی از ویژگیهای بارز امام اعتماد به نفس ستودنی او بود که توانست ملت ایران را به خودباوری برساند ودائما به مردم توصیه می کرد شما می توانید خودتان کشورتان را ادراه کنید، امام فرهنگ غرب را به چالش کشید وهمواره به فرهنگ اسلامی وبومی افتخارمی کرد، اما درمقابل طی دوره سازندگی وخصوصا اصلاحات اعتماد به نفس ملی تحلیل رفت و یک نوع خودباختگی در مقابل فرهنگ غرب پدید آمد ارزشهای ایرانی و اسلامی جای خود را با ارزش های غربی عوض کرد و مسئولین درجه یک کشورسرمدار این جریان بودند. اگر امام زنده بود با این مسئولین چگونه برخورد می کرد؟

امام برای قطع نمودن دخالت بیگانگان در امورکشور، با حکومت شاه مبارزه کرد تبعید شد و بعد از انقلاب هم باکسانی که واردکردن زمینه دخالت بیگانگان را داشتند برخورد کرد(نهضت آزادی)، اگر امام زنده بود با کسانی که در دولتهای قبلی با رهبران کودتاهی مخملی ملاقات نمودند وقصد تقدیم کردن دوباره کشوررا به آنها داشتند چگونه واکنش نشان می داد؟

امام حکم ارتداد سلمان رشدی را به خاطر اهانت به پیامبر صادرنمود. فکر می کنید اگر زنده بود باکسانی که قرآن را وحی خداوند نمی دانند و آن را تراوشات ذهنی محمد(ص) می داند چگونه برخورد می کرد؟

 


نوشته شده توسط : سروش

نظرات ديگران [ نظر]


چند سئوال از خاتمی

پنج شنبه 88 آبان 28 ساعت 10:40 صبح

سلام دوستان

مهر سکوت خاتمی شکسته شده و یکی دو روز قبل سخنانی ایراد فرمودند که قابل تامل است. اما چرا در طی این چند ماه مطلبی نگفتند بماند. من فکر می کنم بعد از اینکه جرج بوش و بنیاد مربوطه به وی رسما حمایت خود را از جبهه اصلاحات اعلام کرد وگفت که اصلاح طلبان خط مقدم امریکا در ایران است. خاتمی بلافاصله عده ای را جمع نمود و خواست به این طریق با ایراد چنین سخنانی امید بوش را ناامید نکرده و به وی اعلام کند که ما هنوز آماده در رکاب شما هستیم و با همان شعارهای همیشگی شما (دمکراسی، جامعه مدنی، آزادی بیان و حقوق شهروندی و..) به حاکمیت فشار می آوریم تا خواشته شما محقق شود.

در واقع خاتمی بعد از حمایت مجدد بوش و امریکا از وی و جریانش جرت و جسارت مجدد پیدا کرده و با مطالب ایراده شده صداقت و وفاداری خود را به امریکا اثبات کرد. حتی پیشنهاد جالبی هم برای حل مشکلات اصلاح طلبان به مسئولین نظام داده است.

خاتمی: کاش حاکمیت از موسوی می‌خواست مدیریت جنبش سبز را برعهده بگیرد

 خاتمی در قسمت دیگری از صحبت خود گفته : با پاسخ ندادن به سئوال اصل پرسشگری از بین نمی رود .

حال سئوال های  ما از رئیس دوره اصلاحات این بوده و است ولی ایشان هیچ موقع جوابگو نبوده است.

1- چشم انداز نهایی جامعه مدنی ایشان که می خواهد به آن برسد کجاست و با کدام جوامهه امروزی مطابقت دارد؟

2- آیا احکام حجاب زن و تماس بدنی محرم و نامحرمی که صریحا توسط آیات قرآن بیان شده ، تغییر کرده که خاتمی به عنوان یک روحانی آنها را زیر پا گذاشته و به کنونه ای رفتار کرده که همگان دیدیم.( هم در داخل ایران وهم در خارج از ایران) ؟

3- خاتمی به چه منظور با سوروس بنیانگدار کودتاهای مخملی و رنگین درکشورهای ضد امریکایی دیدار داشته و در این دیدار بسر چه موضوی مذاکره شده است؟ 

4-علت سفر غیر منتظره خاتمی یک هفته قبل از انتخاب ریاست جمهوری دوره دهم، به مصر و همزمانی این سفر با سفر اوباما و هیئت امریکایی به مصر چه بوده و می تواند اتفاقی باشد یا برنامه قبلی صورت گرفته است.

5- آیا در بین خاتمی و هیئت امریکایی ملاقاتی صورت گرفته یا نه و درصورت مثبت بودن جواب مطالب مطرح شده چه می توانسته باشد؟

6- آیا بین مذاکره احتمالی خاتمی و هیئت امریکای و اعتشاشات بعد از انتخابات می توانند رابظه ای وجود داشته باشد؟

7- آقای خاتمی لطفا یک تفسیر روشنی از آخوند امریکای ، انگلیس و همچنین اسلام امریکایی  ارائه دهید؟ حتما به یاد دارید حضرت امام راحل بارها در این مورد صحبت فرموده و اهمیت این نکته را متذکر می شدند.

8- لطفا در مورد فسادهای اقتصادی - اجتماعی و اخلاقی دوره اصلاحات توضیح دهید چه کسی مسول است ؟ فسادهای که با تفسیر شما از آزادی در این کشور شکل گرفت و تا کنون تبعات بسیار عظیمی در بر داشته است.

هنر امام و انقلاب این بود که جوانان ها را از دام آلودگی به مسکرات و مواد مخدر و فحشا نجات داد و به سمت معنویت و اخلاق کسب دانش هدایت کرد ودرمیدانها جهاد قرار داد، ولی هنر شما و تیم همراهتان طی هشت سال برگرداندن جوانان پاک و معصوم این کشور به دامن مسکرات ، فحشا، مواد مخدر و.. همچنین کمک به شکل گیری گروهای فیمینسم و هموسکس شوآل و... تحت عنوان گروهای مردم نهاد بود . ضربه ای که شما و تیم همراه شما به بنیاد خانواده به عنوان اولین نهاد مدنی واجتماعی وارد کرد یقینا بیشتر از ضربه رضا خان تحت عنوان کشف حجاب بود. طی دوره اصلاحات شما رابطه نامشروع پسر ودختر - زن و مرد عادی و جزء هنجارهای جامعه شد. شمار معتادان طی ابتدای دوره مسئولیت شماو انتهای مسئولیت شما چند برابر شد، آن هم به دلیل آنکه معتاد دیگر مجرم نبود، بلکه بیمار تلقی شد.

9- شما حتما تاریخ مطالعه کرده اید سابقه ورود اسلام به آندلس(اسپانیا) و خروج اسلام از آن را می دانید . کشورهای مسیحی آن زمان با رواج مسکرات، فحشا، مواد مخدر، و فساد افتصادی - اجتماعی مسلمانان را شکست دادند. آیا بین آن واقعه تاریخی و دوره اصلاحات شما شباهت هایی وجود ندارد؟ 

 


نوشته شده توسط : سروش

نظرات ديگران [ نظر]


جرج بوش

یکشنبه 88 آبان 24 ساعت 7:20 عصر

سلام دوستان : هرچی ما گفتیم اینها (جنبش سیزها) امریکایی هستند باور نکردید . حالا خودت قضاوت کنید

   جرج بوش: اصلاح طلبان در ایران خط مقدم ما هستند             

«جرج بوش» که برای افتتاح «بنیاد بوش» به این دانشگاه رفته بود، در یک سخنرانی پرشور، اصلاح طلبان ایران را خط مقدم آمریکا خواند و افزود: آنها با چالش های فراوانی روبرو هستند و چشم امیدشان به ماست. وی از تماس و توافق با برخی چهره ها و احزاب سیاسی اپوزیسیون خبر داد و در مورد ایران اختصاصاً از محسن سازگارا نام برد

                      
      


شعر/ "بسیجیه واقعی، همت بود و باکری"

 
کد خبر: 14563 منبع خبر سایت باز تاب 
منبع:  
نسخه چاپی  
 

 

علی میرزایی در وبلاگ 22 خرداد نوشت:

کار سختیه اگه بخوای همیشه بخندی. گاهی اوقات اشک تو چشمات و بغض توی گلوت، رهات نمیکنه. این شعر حاصل یکی از همان اوقات است.

داد میزنه این روزا، توی خیابون، فِری
بسیجیه واقعی، همت بود و باکری
***
بسیجیه واقعی،اونه که مرده باشه!
زنده اگر بمونه، باید تو خونه باشه!

 

در عکس فوق، تصویر جانبازی را میبینید که توسط سبزی جماعت کتک خورده است. خوب تقصیر خودش است! میخواست شهید شود تا بسیجی واقعی به حساب آید. این بندگان خدا هم میخواستند شهیدش کنند تا ازش یک بسیجی واقعی بسازند. پس نیت سبزیا خیر بوده.
*******

به یاد من نمونده، خاطره ی زیادی
ز همت و باکری، به غیره کلیاتی

یاد ندارم که همت، مسجد سوزونده باشه
نماز جمعه ها شو، اونجوری خونده باشه

میشه مگر باکری هیئت ندیده باشه
به شهر و خونه هامون آتیش کشیده باشه
***
یقین دارم باکری، بچه مسلمون بوده
پرچم ایران ما، براش مثه جون بوده
***
نه مثل سبزیه آش! بیاد میون میدون
تا که بهش بخندن کوچیک و پیر و جوون
***
برای دفع دشمن، باکری داده خونش
نه در ره بی بی سی، حذر کنه ز جونش

غصه نخور بسیجی، اینم یه جور جهاده
موندنه تو راه حق، نه آسونه نه ساده
***
یادم میاد یه روزی، به وقت انتخابات
قِر میومد یه بانو، با کلی افتضاحات

 

 

رو پرچمه تو دستش، اسم پیامبر هم بود
چیکار میکرد اون اگر،برادر همتم بود؟

غربتمون رو امروز، باکری ها میدونن
که سبزیا میرقصن تو شهرمون، میخونن
***
همون جماعتی که، شکسته پشت همت
داد میزنه: حمایت، بسیجیه باغیرت!


 

بسیجیه باغیرت،جون کف دستش گذاشت
مثل داداش کبیری، ما همه رو جاگذاشت

بسیجی شهید غلام کبیری که در شامگاه ??خرداد???? به جرم ایستادن کنار خیابان توسط یک پراید مشکی در سعادت آباد زیر گرفته شد و چند ساعت بعد به دلیل خونریزی شدید داخلی در سن ?? سالگی شهید گردید. او نیز یک بسیجیه واقعی بود. شاید بعضی ها آن زمان کور بودند. شاید هم . . . دلم میخواد بگم: از پراید مشکی متنفرم. از منافق بیزارم. از این همه ریای سبز . . . .
********

وقتی گلی و پری، با هم میرن خیابون
حرمت خون همت، فنا میشه چه آسون

غصه نخور بسیجی، اینم یه جور جهاده
موندنه تو راه حق، نه آسونه نه ساده
***
تا حامیه بعضیا، اون رجویه نازه
خیال نکن باکری، با سبزیا میسازه
***
منافقا همیشه، ریگ توی کفششونه
بسیجیه باغیرت، دشمن جونشونه
***
میترسن اینکه امروز، بسیجیا بیدارن
تا ترسشون بریزه، شرط و شروط میذارن
***
خیلی باحالن ولی، خیالشون چه خامه
زندگیه بسیجی، خودش یه جور پیامه
***
حب ولایت اما، تو قلبمون میمونه
چشم حسود کور بشه، که قلبامون جوونه
***
یه وقت باید بجنگی، تو جبهه ها تو میدون
یه وقتی هم که جبهه، میشه همین خیابون

غصه نخور بسیجی، اینم یه جور جهاده
موندنه تو راه حق، نه آسونه نه ساده
 

 

 

 


 


نوشته شده توسط : سروش

نظرات ديگران [ نظر]


<      1   2   3   4   5      >