ابزار مترجم
پرخاشگری - اندیشه نو
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 پرخاشگری - اندیشه نو

خشم و پرخاشگری انسان

دوشنبه 88 آذر 23 ساعت 10:21 عصر

سلام دوستان . باعرض تسلیت به مناسبت حتک حرمت به تمثال امام خمینی (ر). امروز می خواهم در باره یکی از ویژگی های انسان (خشم و پرخاشگری) برایتان مطب بنوسیم .

برای پی بردن به علت رفتار آدمی باید انگیزها، هیجان ها ، ادراکات وسیستم شناختی او مورد مطالعه قرارگیرد. انگییره ها انسان شامل انگیزه های زیستی(انگیزه گرسنگی- تشنگی جنسی اجتناب از درد- مادری)، انگیزهای اجتماعی(انگیزه پیشرفت- پیوند جویی- قدرت طلبی- پرخاشگری)، انگیزهای دانستن واثربخش بودن(انگیزه کاوش و جستجو- اثربخش بودن ومفید بودن - خودشکوفایی)،  می باشد. هیجان ها شامل( هیجان شادی- غم- ترس- تعجب - رغبت- شگفتی - مجذوب شدن-کمرویی وخجالت زده ) است. در مورد ادراکات نیز باید به حواس پنچ گانه انسان اشاره کرد ، که کلیه محرک های وارده به انسان را شامل می شود. سیستم شناختی انسان نیز شامل تعبیر وتفسیر، تفکر، استنتاج، قضاوت ، تخیلل و مواردی این چنین می باشد.

انگیزه ها، هیجانات و ادراکات بین انسان وحیوان ازنظر شکلی مشترک بوده، ولی از نظر محتوایی متفاوت می باشد. علت تفاوت هم به ساختار مغز انسان و حیوان بر می گردد. ساختار مغز در هردو رده شامل مغز پائینی(بصل النخاع- مخچه و پایه مغز ) ُ، مغز میانی شامل(دستگاه کناری وقسمت های مربوطه وپل مغزی)، و مغز بالایی( کرتکس مغز یا همان سلولهای خاکستری) می باشد.

قسمت های مغز در انسان و حیوان متفاوت بوده و برخی گسترده تر و برخی محدود تر می باشد. این تفاوت در هرس سه قسمت مغز مشهود است. به عنوان مثال مخچه درحیوانات پیشرفته تر از انسان است وعلت رفتارهای پیچیده و ظریف حیوانات همین است. یا قسمت کرتکس مغز حیوانات رشد نایافته تر از انسان است و کرتکس مغز انسان بسیار متکامل تربوده است . درهمین قسمت کرتکس مغز، در حیوانات قسمت های مربوط به حواس پنچگانه بسیار وسیع بوده ولی در انسان درمقایسه با حیوانات بسیارکم است، و علت توانمند تر بودن حواس شنوایی،بینایی ،بویایی وچشایی حیوانات همین است.

مغز میانی یا دستگاه کناری مرکز کنترل احساسات،عواطف،هیجانها وغرائز می باشد.یکی از هیجانات مشترک بین انسان وحیوان خشم است. حیوانات درهنگام تهدید و مقابله با دشمن، هنگام شکار وتهیه غذا یا برای انتخاب جفت دچار خشم می شوند. درغیر این صورت حیوانات بندرت خشمگین شده مگر آنکه ازلحاظ مغزی دچارآسیب دیدگی شده باشند وقسمت هایی از مغز میانی آنها آسیب دیده باشد. تحریک نقاطی خاص مغز میانی منجر به آرامش و رام شدن یا خشم وحمله ورشدن حیوان می شود.محققین از طریق کاشتن الکترود در هیوتالاموس و تحریک قسمت های مخلف آن این مطلب را اثبات نموده اند.

خشم و پرخاشگری در انسان تفاوت اساسی با حیوان دارد. علت اصلی این تفاوت در متکامل تر بودن مغز انسان و برخورداری از قوه عقل و شعور است که خداوند متعال به انسان ارزانی نموده است. روان شناسان طی مطالعات گسترده بر روی عواطف وهیجانات انسان خصوصا پرخاشگری نظریه های متعددی ارائه نموده اند.

قبل از وارد شدن به مبحث نظریه ها ابتدا تعریف پرخاشگری را مطرح می کنیم. روان شناسان پرخاشگری را به دو نوع تقسیم نموده اند:   1 پرخاشگری وسیله ای.     2- پرخاشگری خصمانه. پرخاشگری خصمانه هدف آن آسیب رساندن و صدمه زدن به دیگری است (عملیات گروهای تروریستی داخل و خارج از کشور از این نوع پرخاشگری است). ولی از پرخاشگر وسیله ای به عنوان روشی برای ارضای سایر انگیزه ها استفاده می شود. مثلا شخصی ممکن است از تهدید استفاده کند تا دیگران را به انجام خواسته های خود وا دار نماید(آشوب های خیابانی اصلاح طلبان نیز از این نوع است).

نظریه های پرخاشگری:

1-نظریه های روانکاوی: از طرف داران عمده این نظریه می توان به فروید و لورنز اشاره کرد. آنها معتقد اند که پرخاشگری جزئی از (طبیعت انسان حیوان خو است). به عبارت دیگر آنها معتقد اند که انسان ها در غریزه ی پرخاش گری با حیوانات رده ی پایین شریک اند از این رو گفته می شود که پرخاشکری آدمی یک رفتارویژه نوع است. مفهوم ذهنی این نظریه آن است که چون ما طبیعتا موجودات پرخاشگری هستیم پس زد و خورد ، جنگ و تخریب بخش عمده ای از تاریخ آدمی در روی سیاره زمین بوده است و ادامه خواد داشت  .

2-نظریه ی رفتار گرا ها: طرفداران این نظریه مغز کودک را همچون لوح سفیدی می دانند . که در ابتدا خالی است ولی به تدریج یاد گیری ها و تجربیات وی از طریق دو فرایند شرطی شدن کلاسیک و شرطی شدن وسیله ای صورت میگیرد.واتسون و اسکینر از طرف داران این نظریه هستند و معتقد اند پرخاشگری همچون سایر رفتار های انسان آموخته می شود .

3-نظریه ی یاد گیری اجتماعی: در نظریه ی یادگیری اجتماعی نقش تقلید از رفتار دیگران(سرمشق گیری) به عنوان علت پرخاشگری مورد تاکید قرار می گیرد.البرت بندورا از طرفداران این نظریه است . یادگیر خشونت و پرخاتشگری ازطریق تلویزون، سینما، اینترنت ،بازی های رایانه ای و ... است.تحقیقات بندورا بر روی گروه های دانش آموز معیید این مطلب است.

4--نظریه ی شناختی رفتاری(علل محیطی و اجتماعی پرخاشگری آدمی): در این نظریه ناکامی را یکی از علل پرخاشگری می دانندتا جایی که فرظیه ای موسوم به ناکامی پرخاشگری را مطرح می نمایند. این نظریه بیان گر این است که ناکامی همیشه به رفتار پرخاشگرانه می انجامد و تمام رفتار های پرخاشگرانه معلول ناکامی هستند.از طرف داران این نظریه می توان به دالر و همکاران اشاره کرد.اما این فرظیه همیشه صادق نیست و به آسانی می تونیم استثنا هایی برای این فرظیه پیدا کنیم. به عنوان مثال واکنش مردم به ناکامی می تواند به صورت کناره گیری از موقعیت ، ترک کردن، مصرف الکل و مواد مخدر یا در یک ملاحظه ی مثبت تر به صورت افزایش تلاش برای غلبه بر ناکامی باشد.  این که ناکامی به پرخاشگری بیانجامد یا نه به نظر میرسد به دو عامل وابسته است 1.شدت ناکامی2. ادراک فرد.

یکی دیگر از علت های اجتماعی مهم پرخاشگری آدمی در این نظریه پیروی فرد از مافق است.  که دستور می دهند نسبت به دیگران پرخاشگری کنیم.(گشتار غیر نظامیان در جنگ ها توسط نظامیانی که به دستور مافق خود عمل میکنند. به عنوان مثال کشتارمردم مظلوم لبنان و فلسطین وغزه توسط نظامیان اسرائیل یا کشتار هموطنانمان در جنگ تحمیلی توسط نظامیان صدام از طریق پرتاب موشک به شهرها ، بمباران شهرها با بمب های شیمایی و معمولی یا پرتاب بمب اتم توسط خلبان امریکایی روی ژاپن )

5-نظریه شناخت گرایان : این نظریه، علت پرخاشگری را مربوط به محرک های محیطی نمی داند، بلکه معتقد است که علت اصلی پردازش های شناختی افراد است که منجر به رفتارپرخاشگرانه می شود. به عنوان مثال وضعیتی را درنظر بگیرید که دریک روزبارانی چندین نفرکنار خیابان منتظر تاکسی ایستاده اند، در آن لحظه ماشین با سرعت زیاد از جلوی آنها رد شود و آب باران را به سر ولباس آنها بپاشد. عکس العمل و شدت ناراحتی همه آنها یکسان نبوده بطوری که ممکن شخصی از بین این افراد درصورت دسترسی به راننده ماشین با او دعوا و کتک کاری نماید . ولی دیگری با چند ناسزا گفتن به دنبال کارخود برود. حتی ممکن است در بین آن جمع کسی هم پیدا شود که اصلا اعتراض جدی هم نمایید. علت تمام این رفتارها کوناکون پردازش ، تعبیر وتفسیر و نتیجه گیری متفاوت باشد که منجر به رفتارهای متفاوت خواهد شد. از طرفداران این نظریه به آلبرت آلیس، دیوید برونز ،اریک برن و بک می توان اشاره نمود. به جزء َمواردی که اشاره شد موارد دیگری هست که می تواند باعث پرخاشگری در انسان شود مانند آسیب دیدگی مغز براثر تروما- اعتیاد و مصرف مواد محرک و توهم زاء و...

اگر با نگاه دینی و اسلامی به انسان بنگریم، می توان از پرخاشگری به عنوان نیروی ذاتی و غریزی انسان نام برد. در قرآن کریم چند جا از پرخاشگری و خشم وخونریزی به عنوان نیروی غریزی انسان نام برده شده است.  درسوره بقره آیه 36 درمورد فریب خوردن انسان توسط شیطان آورده است ( پس شیطان آدم و حوا را به لغزش افکند تا ازدرخت خوردند....... پس گفتیم که از بهشت فرود آیید که برخی از شما برخی را دشمنید وشما را در زمین تا روز مرگ قرار و آرامگاه خواهد بود). درسوره  بقره،آیه30 آن موقعی که خداوند تصمیم خود را برای خلقت انسان به ملائکه اعلام نمود، ملائکه گفتند آیا می خواهی کسانی را بگماری که در زمین فساد می کنند وخونها می ریزند و حال آنکه ما خود تورا تسبیح می کنیم . یا در سوره مائده آیه 27 تا 30 داستان کشتن هابیل توسط قابیل آورده شده است(قابیل به برادرش هابیل گفت من تورا البته خواهم گشت. فابیل گفت مرا گناهی نیست که خدا قربانی متقیان را خواهد پذیرفت).

بد نیست بدانیم که درطی 5600 سال تاریخ مدون انسان 14600 جنگ تا سال 1975 وجود دارد. 

 

  

 

                            

 


نوشته شده توسط : سروش

نظرات ديگران [ نظر]